رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

رادمهر رنجبران

يازده سالگي ات پر بار و پر از موفقيت 😘

روزمره گی های ما

سلام پسر نازم خوبی مامانم ؟ خدا رو شکر پسر نازم ، خیلی شیطنت میکنی عزیزم تو خونه ، کلاس . دوستای خوبی تو کلاس داری که باهاشون رابطه خوبی برقرار کردی و من خیلی خوشحالم از برخوردهات ،( از قبل خیلی بهتر شده ) تو کلاس از سرسره سینه خیز میای پایین و این کارات خیلی بد آموزی داره از یه طرف خنده ام می گیره از یه طرف عصبانی میشم که حرفم رو گوش نمیدی . تو خونه هم با ماشین لباسشویی و تلویزیون و ... بازی می کنی از صندلی ها بالا و پایین می کنی رو میزها راه میری یه جورایی بیچارم کردی عزیزمممممممممممممممممم . روزا با هم ساعت نقاشی داریم هر روز به یه وسیله کار می کنیم یه روز رنگ انگشتی ، یه روز پاستل یه روز هم گواش خیلی دوست داری و می خوای...
29 ارديبهشت 1392

رادمهر من

سلام پسر نازم ، عزیز دلم 18 ماهت هم چند روزی هست که تموم شده ، واکسن 18 ماهگی رو زدیم 2 روز کمی تب داشتی و 3 روزی هم کمی پاتو میکشیدی و راه می رفتی ، عزیز دلممممممممممممممم ترم 3 کلاست هم دیروز تموم شد و به زودی برای ترم 4 ثبت نام می کنیم . این ترم خیلی بهتر از ترم های قبل بودی هم تو بازی ها و هم تو کاردستی ها ، با بچه ها هم ارتباط بهتری پیدا کردی و راحت تر باهاشون بازی می کنی عزیز مامان . جمعه 6 اردیبهشت هم اسباب کشی کردیم ، بالاخره ... و تو خیلی الان راحت تر بازی می کنی ولی تا برات این خونه جا بیافته و آشنا بشه برات کمی زمان میبره . راستی این دومین سال بود که با هم روز مادر رو تجربه کردیم خدا رو شکر...
15 ارديبهشت 1392

یه غیبت طولانی

سلام پسرم خوبی ؟ ببخشید چند وقتی نتونستم به وبلاگت سر بزنم به خاطر اسباب جمع کردن و اسباب کشی ، به زودی به وبلاگ مرتب سر می زنم و برات از خاطرات این مدت میگم عزیزم 2 روز در هفته کلاس میریم خیلی نسبت به قبل بهتر شدی ، بیشتر کار دستی هاتو خودت درست می کنی و رنگ می کنی آروم تر شدی البته فقط در کلاس و ...
11 ارديبهشت 1392
1